فقط به خاطر تنها عشقم
اشعار عاشقانه و عکسهای زیبا
دیدم دل ام گرفته نه مثل هر غروبی پهنای آسمونو هرگز ندیده بودم از غم به این شلوغی دیدم که جاده خسته س از این که عمری بسته س اون ام تموم حرفاش یا از هجوم بارون یا از پلی شکسته س اون ام تموم راهاش یا انتها نداره یا در میونه بسته س من و غروب و جاده رفتیم تا بی نهایت از دست دوری راه یکی نداشت شکایت گم شدیم از غریبی من و غروب و جاده از بس هوا گرفته از بس که غم زیاده پر از غبار غم بود هرجا نگاه میکردی کی داشت خبر که یک روز میری که بر نگردی مسعود فردمنش - دفتر شعر برگ زردی در بهار
نظرات شما عزیزان:
هوای گریه دارم
تواین غروب غمگین
دور از رفیق و یارم
دیدم دل ام گرفته
دنیا به این شلوغی
این همه آدم اما
من کسی رو ندارم
دیدم غروبه اما
Power By:
LoxBlog.Com |